با عرض سلام مجدد پس از یک ماه وقفه
بازدیدکنندگان عزیز طبق روال گذشته از شما خواهش می کنم که به سوالات بادقت و با آنچه الان در ذهن دارید پاسخ دهید.
«به امید همراهی شما»
۱-دیدگاه شما (آنچه در ذهن دارید)ازجهان چگونه است؟
۲-دگرگونی های حال حاضر را چگونه می بینید و دلایل این دگر گونی چیست؟
۳-منظور از تقسیم جهان به ۳قطب غرب، شرق و اسلام چیست؟آیا این صحیح است؟
۴-نظر خود را در باره ی اسلام هراسی و غرب هراسی بیان کنیدو همچنین ذکر کنید به چه دلیل این همه تکاپو برای این ۲مسئله صورت می گیرد؟
سلام
من نیاز به فکرکردن برای دادن پاسخ صحیح دارم
حیف مجالش را فعلا ندارم
موفق باشید
سپاس از حضورتان
امام علی علیه السلام:
روزگار صفحه های عمر شما است ، پس بهترین کردار خود را در آن ثبت کنید..
غررالحکم صفحه ۱۲۰ حدیث ۲۰۵۸
سلام
اوه اینجا باید فصیح صحبت کرد؟!
خب من نیتونم
ممنون از حضورت
سلام علیک و رحمه الله و برکاته ... در مورد پاسخ به وسال اول شما بنده ان را در این پست نوشته ام و دیدی که به دنیا دارم را نوشتم و فکر کنم هر ان کس که صاحب فطرت انسانی باشد و از نعمت عقل برخوردار باشد چنین دیدگاهی را بپذیرد ....
http://malakut.blogfa.com/89121.aspx
دلائل این دگرگونی های حاضر و ان چه که در پیش هست و در اینده شاهد خواهید بود دلالت بر صداقت پیامبران الهی و وعده الهی می کند که همه در اخبار بدست مومنین رسیده است و جهان به سوی نقطه ای پیش می رود تا از قدرت مندان متکبر صلب سلطه شود و جهان رو به سیطره عبودیت پروردگار یکتا پیش می رود
شاید بتوان گفت که با این تقسیم می توان اشاره نمود که اسلام متعلق به هر دو بخش از کره زمین که شرق و غرب باشد می باشد چرا که اسلام اخرین ودیعه الهی و دین جهانی خدای یکتا بر بندگان است .... در اینده نزدیک خواهید دید که جهان در سیره عبودیت خدا و رسول خدا در خواهد امد ........ منتظر می مانیم تا ببینیم وعده الهی را ....
طبق اخرین اعترافات بزرگان غرب به خصوص در اخرین روزهای واپسین حکومتی جرج بوش اعلام کرد که بر ما خبر است منجی از سرزمین شرقی ( حجاز ) خروج خواهد کرد و بایستی با انتقال فساد به غرب و نابودی جوامع غربی به هر وسیله ممکن اسلام را از ان ها گرفته تا به دست خودشان منجی از بین برود .... ولی هرگز چنین نیست که هیچ کس را از حکومت خدا فراری نیست ...... او خواهد امد .........................................
سلام
با درود به روان پاک شهدا
شهید حمید باکری : دعا کنید شهادت قسمتتان شود
با وصیتنامه این شهید بزرگوار به روز هستم
منتظرم[گل]
سلام
1-به نظرم جهان امروز سراسر ظلم و بی عدالتی و تزویر و دروغه که البته این وضعیت همه جویندگان حق و حقیقت رو خسته کرده و این مسائل جدید خاورمیانه نشئت گرفته از همین بی عدالتیهاست.
2-این دگرگونیها علائم خوبی از آمادگی ملتها برای پذیرش عدالت راستین و واقعیه و نشان دهنده آماده شدن دنیا برای پذیرش منجی بشریت حضرت صاحب الزمانه.دلیلش رو در مورد بالا گفتم.
3-منظور از این تقسیم بندی تقسیم بندی جغرافیایی نیست بلکه منظور وجود سه تفکر عمده در دنیاست البته به نظرم تفکر شرق و غرب در حقیقت یکیه که در نهایت هدف واحدی رو دنبال میکنند پس بهتره تنها دو قطب رو در دنیا حاکم بدانیم:اسلام و الحاد.
3-مسلما هر دو جبهه اسلام و الحاد برای پیشبرد اهدافشون و مقابله با دشمن دست به فعالیتهایی میزنند .البته غرب هراسی به معنای داشتن بصرت کامل در همه تبلیغات دشمن علیه دین چیزیه که برای هر مسلمانی لازمه و این بینش صحیح به مسلمانان در رسیدن به آرمانهای واحد کمک میکنه اما اسلام هراسی یه پروژه تقویت شده از سوی سرمایه دارانه که چون اسلام رو با اهدافشون در تعارض می بینند،لذا تلاش زیادی برای مقابله با اون می کنن.
در کل من عقیده دارم بی عداتی دنیای امروز به نفع عده ای سرمایه دار است و برای حفظ این وضع تمام تلاش خویش رو بکار میگیرن.به امید فرج امام زمان.
عیدتون مبارک مسلمونهای عالم را از یاد نبریرن؟؟؟
عشق یعنی کوچه کوچه انتظار رؤیت خورشید در باغ بهار
عشق یعنی با جنون تا اوجها رفتن از ساحل به بام موجها
عشق یعنی یک تغزل شعر ناب مثنویهای خدای آفتاب
عشق یعنی سوختن با شعلهها سبز گشتن در شکوه قلهها
عشق یعنی های های اشکها در فرات بیوفا با مشکها
دستافشان رقص سرخی واژگون سعی در محراب با قانون خون
گفتمان مادران داغدار حسرت دیدار گلها در بهار
یک نماد از قصه جام شراب رویکردی سبز در تفسیر آب
عشق یعنی یک شهود بیکران سینهای با وسعت هفت آسمان
در حضور آن فروغ تابناک سر تاویل شفق در جام تاک
پایکوبی بر فراز دارها یک غزل با میثم تمارها
یا قنوتی هم صدای آبها در نماز صبح با مهتابها
عشق یعنی کهکشان در کهکشان چشم امیدی به سوی بینشان
عشق یعنی در فضای رازها خلسهای جاوید با پروازها
عشق یعنی بیکران نورها با شقایقها میان هورها
طور سینین حیرتی بیانتها شعر شبنم در گلستان خدا
اشک غم در حسرت دیدارها همدلی تا صبح با تبدارها
عشق یعنی یک سرود جاودان رقص گلها حیرت پروانگان
عشق یعنی زینبی تا اوجها ناخدایی بر فراز موجها
یک زبان در کام از سر غدیر کهکشان آسمانهای منیر
چیرگی بر خار و خسهای سراب مخزنالاسرار دخت بوتراب
انعکاس خطبه سجادها یورشی جاوید بر بیدادها
عشق یعنی رود رود مادران در عزای خیلی از نامآوران
غرق در خون ذوالجناحی اشکبار در غم بشکوه آن تنها سوار
همنوا با عون یا جعفر شدن روی دستان پدر پرپر شدن
داستان خیمههای سوخته کودکانی از عطش افروخته
عشق یعنی اربعین یاسها اشک سرخی در غم عباسها
تا شهادت یک حبیب باوفا پیر برنای کتاب کربلا
عشق گفتی نینوا آمد به یاد عصمت لالهها آمد به یاد
میدانستم عاشق بارانی ،
آنقدر اشک ریختم تا خورشید بتابد بر روی سیل اشکهایم ،
تا اشکهایم ابر شود و باران ببارد
این اشکهای من است که بر روی تو میبارد
آسمان با دیدن چشمهای من می نالد
عشق همین است و راه آن نفسگیر
باز هم میخواهم عشق را با تمام دردهایش،
دردهایی که درد نیست چون دوایش تویی
خیالی نیست دلتنگی ها و بی قراری هایش، چون چاره اش تویی
عزیز من تویی، در راز و نیازهایم تنها تویی
با تو بودن یعنی همین ،
یعنی من عاشقم بیشتر از تمام عشقهای روی زمین
عزیزم خیلی دوستت دارم ، تنها همین احساس است که در دل دارم
این کلام جاودانه را از من بپذیر ، در روزی که قلبم درونش غوغاست ،
این احساس صادقانه را از من بپذیر ، در روزی که حال من حال خودم نیست
همیشه میترسیدم تو را از دست بدهم ،
میترسیدم رهایم کنی ،مرا تنها بگذاری